Monday, October 21, 2013

پاییزانه- گم-3



روزهایی که در شلوغی همدیگر و من گم می شوند
منی که در میان روزمرگی و فکر و کار غوطه می خورم
گاهی حتی وقتی به آینه نگاه می کنم، یادم می افتد که من
 هر روز جلوی این آینه ایستاده ام، اما خودم را ندیده ام
فقط رد شده ام، از لحظه ها، از روزها، از خودم، بی آنکه توجه کرده باشم

گم شده ام، اما نمی دانم کجا
 فکر می کنم، اما نمی دانم به چه چیز
حال و روزم پاییزی است
اما اینجا شکل پاییز نیست
باران نمی بارد، باد نمی آید، و شهر شلوغ نیست
اینجا حتی دلم برای شال گردنم نیز تنگ است
 و من حتی حس نوشتن اینها را هم ندارم


2 comments:

هزاز یخ said...

بازم خوبه همت کردی نوشتیشون !

angie .. said...

پیدا شه حست
پیدا شی خودت ..
پاییز دله ..
بگردی اون وسطه می تونی پیدا کنی
دلتو :)
پر از آرامش باش