شراب، شراب، شراب
این شراب که زندگی را مزه می دهد
این سیگار که لحظه هایم را فوت می کند
واین شعر
این شعر که مرا می خواند
که خسته است از تمام فلسفه ها، اشراق
ها
از دیروز گذشته
که دیگر واقعا گذشته است
و فردای بهتر
که
حتی با تمامی امکان های بی نهایتش
باز تکراری است
و شنیده ام که بهتر است
از تمام خبرها
که گزارش می دهند همه چیز را
به جز حال من
با این شراب
با این سیگار
No comments:
Post a Comment